آیا در جهان دل زنده ای هست که{میهن من} نگوید، یا شادی کنان از سفر، راه آشیانه نپوید ؟
اگر چنین دلی دیدی بیهوده گوش مدار.
مرغ ترنم در دل مردگان خاموش است.
بیچاره اگر سر بر آسمان بساید یا گنج قارونش به چیگ آید، همچنان بیچاره در زندان وجود خویش،
بی نام و نشان خواهد زیست وچون به خاک پیوست: تنش در مغاک و نامش در شب فراموشی . برچنین مرده
دل نمی نالد وچشم نمی گرید و روان سرپرستش فرو نمی آورد.
نظرات شما عزیزان: